خواندن یا شنیدن؛ کدام‌یک برای یادگیری بهتر است؟

چرا هنوز کتاب می‌خوانیم؟

در دنیای مدرن امروز که با یک کلیک می‌توان به پادکست، ویدئو یا کتاب صوتی دسترسی پیدا کرد، هنوز افرادی هستند که ترجیح می‌دهند متنی را بخوانند. کتاب‌خوانی، حتی در عصر صوت و تصویر، جایگاه خودش را دارد. این موضوع ممکن است به‌نظر عادتی قدیمی برسد، اما اگر نگاهی علمی به کارکرد مغز انسان بیندازیم، ماجرا پیچیده‌تر می‌شود.

چگونه مغز ما زبان را پردازش می‌کند؟

زبان‌شناسان با استفاده از فناوری‌هایی مانند ام‌آرآی (MRI) و نوار مغز (EEG) نشان داده‌اند که مغز هنگام دریافت اطلاعات نوشتاری یا شنیداری، دو مسیر متفاوت را طی می‌کند. هر دو شیوه—چه خواندن و چه شنیدن—با هدف درک مطلب طراحی شده‌اند، اما مغز در هر کدام از آن‌ها از شبکه‌های متفاوتی بهره می‌گیرد.

خواندن؛ مسیری دقیق و ساختاریافته

زمانی که مطالعه می‌کنیم، مغز باید مراحل پیچیده‌ای را طی کند: تشخیص حروف، تبدیل آن‌ها به صدا، استخراج معنا و پیوند آن‌ها در قالب جمله‌ها و پاراگراف‌ها. این مسیر به ما اجازه می‌دهد با سرعت دلخواه خود، عمق بیشتری از مفاهیم را درک کنیم. همچنین ساختار بصری متن مانند علائم نگارشی، اندازه فونت یا فاصله‌گذاری، مغز را در درک بهتر معنا یاری می‌کند.

شنیدن؛ پردازش سریع در لحظه

در مقابل، شنیدن مستلزم واکنش سریع مغز به صداهایی است که دائماً در حال عبورند. اطلاعات صوتی گذرا هستند و امکان بازگشت به عقب در لحظه وجود ندارد. به همین دلیل، شنیدن نیازمند تمرکز بالایی است. مخاطب باید در لحظه، معنای جملات را استخراج کند و هم‌زمان به لحن، آهنگ صدا و زمینه‌ی گفتگو توجه کند تا پیام را به‌درستی دریابد.

چرا خواندن در متون پیچیده مؤثرتر است؟

تحقیقات علمی نشان می‌دهند که در مواجهه با متون تحلیلی یا علمی، خواندن به‌مراتب اثربخش‌تر از شنیدن است. زیرا مطالعه به ما امکان می‌دهد بخش‌هایی از متن را دوباره مرور کنیم، نکاتی را یادداشت‌برداری کنیم یا حتی ساختار جمله‌ها را بررسی کنیم. درحالی‌که در کتاب‌های صوتی یا پادکست‌ها، بازگشت به عقب زمان‌بر است و تمرکز کمتری را طلب می‌کند.

مطالعه همچنین در تقویت حافظه بلندمدت و افزایش درک تحلیلی نقش پررنگ‌تری دارد. این مزیت‌ها، به‌ویژه برای دانش‌آموزان، دانشجویان یا علاقه‌مندان به علوم شناختی، اهمیت بیشتری پیدا می‌کنند.

تفاوت در عملکرد مغز هنگام مطالعه و گوش‌دادن

نکته‌ای کلیدی که علم تأکید می‌کند، فعال شدن بخش‌های متفاوتی از مغز هنگام خواندن و شنیدن است. در متون داستانی، بخش‌هایی از مغز که با تخیل و هم‌ذات‌پنداری درگیرند فعال می‌شوند، در حالی‌که در متون تحلیلی، مغز نیازمند تمرکز هدفمند، منطق و برنامه‌ریزی است—و این‌ها همگی در خواندن بهتر تقویت می‌شوند.

تمرکز؛ مزیت پنهان مطالعه

یکی از عوامل کلیدی در برتری خواندن نسبت به شنیدن، موضوع تمرکز است. معمولاً هنگام گوش دادن، افراد مشغول کارهای دیگر نیز هستند—مانند رانندگی، ورزش یا وب‌گردی. این چندوظیفگی باعث کاهش میزان درک و یادگیری می‌شود. در حالی‌که هنگام مطالعه، مغز ما به‌طور کامل روی متن متمرکز است و همین تمرکز منجر به یادگیری عمیق‌تر می‌شود.

یک مطالعه دانشگاهی نشان داد که دانشجویانی که متن را مطالعه کرده بودند، نسبت به کسانی که همان مطلب را شنیده بودند، عملکرد بهتری در آزمون داشتند. دلیل آن ساده است: تمرکز بالا در مطالعه.

شنیدن برای چه کسانی مناسب‌تر است؟

البته نباید فراموش کرد که برای برخی از افراد، شنیدن گزینه‌ای مؤثرتر است. افرادی که با نارساخوانی رشدی مواجه‌اند، معمولاً در رمزگشایی متون نوشتاری مشکل دارند. شنیدن به آن‌ها کمک می‌کند تا بدون درگیر شدن با متن، مستقیماً به معنای محتوا دست یابند.

نتیجه‌گیری: چگونه بهتر یاد بگیریم؟

در دنیای مدرن امروز، مهم نیست که فقط بخوانیم یا فقط گوش بدهیم؛ آنچه اهمیت دارد، شناخت تفاوت‌ها و کاربرد صحیح هر شیوه است. مطالعه برای درک عمیق، دقیق و هدفمند مفاهیم علمی مناسب‌تر است. در مقابل، شنیدن برای مرور سریع، تفریح یا دسترسی آسان به اطلاعات در حین انجام کارهای دیگر مؤثرتر خواهد بود.

یادگیری مؤثر، یعنی شناخت نیاز ذهنی خود و انتخاب روشی که با آن بیشترین تعامل را داریم. اگر به دنبال فهم دقیق‌تر و یادگیری ماندگارتر هستید، علم می‌گوید: خواندن انتخاب بهتری است.

Telegram

عضو کانال تلگرام ما شوید!

به جدیدترین مقالات، اخبار تکنولوژی و تحلیل‌ها در تلگرام دسترسی داشته باشید.

ورود به کانال