من بیش از ده سال گیاهخوارم. نه به خاطر سلامتی، نه چون طعم گوشت را دوست ندارم؛ فقط چون میخواستم ردپای کربنی خودم را کم کنم. اما روزی دو بار، هر روز، با عشق یک پیمانه غذای خشک گوشتی برای لوکی، سگ ۲۳ کیلویی نژاد هاسکیمیکس نجاتیافتهام، میریزم.
تا همین چند وقت پیش این تناقض زیاد به ذهنم خطور نکرده بود. بعد مقالهای در آسوشیتدپرس خواندم با تیتر: «مردم اغلب تأثیر اقلیمی انتخابهایشان را اشتباه محاسبه میکنند. یکی از شگفتیها داشتن سگ است.»
مطالعهای که دانیل گلدوورت، پژوهشگر روانشناسی محیطی، در مجله PNAS Nexus منتشر کرد، نشان داد مردم تأثیر اقدامات کماهمیت (مثل بازیافت یا لامپ کممصرف) را بیش از حد و تأثیر تصمیمهای بزرگ (مثل «نداشتن سگ») را کمتر از حد واقعی تخمین میزنند.
هدف واقعی مطالعه این بود که ببیند اطلاعات درست اقلیمی چطور میتواند مردم را به اقدامات مؤثرتر ترغیب کند. اما چند ساعت بعد از انتشار خبر، هدف عوض شد: «دانشمندان میخواهند سگهایتان را از شما بگیرند!» در ردیت یکی نوشت: «تغییرات اقلیمی تقصیر توست چون سگ داری!» بقیه هم عصبانی شدند و مسخره کردند که یک چیواوای ۲ کیلویی چطور میتواند دنیا را نابود کند.
گلدوورت و همکارانش با ناراحتی واکنشها را دیدند. او گفت:
«اگر من تیتر «دانشمندان اقلیم میخواهند سگهایتان را بگیرند» را میدیدم، من هم عصبانی میشدم. اصلاً اینطور نیست. میتوانید نقل قول کنید!»
ردپای کربنی سگها واقعاً چقدر است؟
- سگها و گربهها در آمریکا مسئول ۲۵ تا ۳۰ درصد تأثیر محیطی مصرف گوشت هستند – معادل رانندگی سالانه ۱۳.۶ میلیون خودرو.
- غذای خشک یا مرطوب معمولاً از ضایعات گوشتی (اندامها و استخوانهای غیرقابل مصرف انسانی) ساخته میشود، اما روند رو به رشد غذای «درجه انسانی» برای حیوانات خانگی، منابع و انتشار بیشتری نیاز دارد.
- مدفوع سگها معمولاً در کیسه پلاستیکی به زبالهدان میرود و حتی کیسههای «زیستتجزیهپذیر» هم در محل دفن زباله گاز گلخانهای منتشر میکنند.
جمعیت سگهای آمریکا از ۵۳ میلیون در ۱۹۹۶ به ۹۰ میلیون در ۲۰۲۴ رسیده – پس موضوع دیگر اندازه چیواوا نیست.
۰٪
چرا این بحث اینقدر مردم را عصبانی میکند؟
۹۷ درصد صاحبان حیوان خانگی سگ یا گربه را عضو خانواده میدانند؛ ۵۱ درصد آنها را در حد انسان میبینند. وقتی تأثیر اقلیمیشان مطرح میشود، احساس میکنند به عزیزانشان حمله شده.
این واکنش شبیه حمله به همبرگر، اجاق گاز، یا شغل معدن است – صنعت سوخت فسیلی سالهاست از همین احساس برای به تعویق انداختن اقدام اقلیمی استفاده میکند.
آیا باید درباره تأثیر سگها صحبت کنیم؟
- بله، اما بدون سرزنش: گلدوورت میگوید هدف مطالعه این نبود که مردم را مقصر جلوه دهد، بلکه نشان دهد چطور اطلاعات درست میتواند به انتخابهای مؤثرتر منجر شود.
- اقدامات فردی مهماند، اما کافی نیستند: مری آنائیس هگلار، نویسنده و پادکستر، میگوید تمرکز بیش از حد روی سبک زندگی، سرزنش قربانی است. مشکل اصلی شرکتهای نفتی و سیستم است.
- اقدامات فردی و جمعی مکملاند: کیمبرلی نیکولاس، دانشمند اقلیم، میگوید افراد ثروتمند (و در سطح جهانی، «ثروتمند» یعنی خیلیها) مسئولیت کاهش انتشار شخصی خود را دارند – و مهمتر، رأی دادن، اعتراض، و فشار برای تغییر سیستم.
چند راه عملی برای کاهش ردپای کربنی سگ (بدون ترک کردنش!)
| اقدام | تأثیر |
|---|---|
| حذف گوشت گاو از رژیم سگ | یکی از اقدامات بالا-تأثیر مطالعه گلدوورت |
| غذای حشرهمحور یا گیاهی | انتشار خیلی کمتر (لوکی من عاشق بیسکویتهای جیرجیرک است!) |
| کیسههای مدفوع قابل کمپوست واقعی + تحویل به مراکز کمپوست حیوانی | (در برخی شهرها ممکن است) |
| پیادهروی بیشتر، سفر کمتر | من به خاطر لوکی کمتر پرواز میکنم |
نتیجهگیری: سگها هم بخشی از مبارزهاند
من برای جهانی میجنگم که لوکی و نسلهای بعدی سگها در آن دم تکان بدهند و خوشحال باشند. عشق به سگها با حس نوعدوستی و مسئولیت همراه است. اگر نخواهیم حیوانات خانگیمان را از دست بدهیم، باید برای اقلیم بجنگیم – با رأی، اعتراض، مصرف مسئولانه، و هر کاری که زندگیشان (و زندگی همه موجودات) به آن بستگی دارد.
«شخصی باش که سگت فکر میکند هستی.» و وقتی بحث اقلیم کمی سخت شد، خودت را به یک پیادهروی ببر – با سگت.
آی تی پالس شما را به زندگی سبزتر و دوستداشتنیتر دعوت میکند.










ارسال پاسخ