آیا هوش مصنوعی می‌تواند فقر جهانی را کاهش دهد؟ فرصتی طلایی یا سرابی در بیابان دیجیتال

در دنیایی که بیش از ۸۰۰ میلیون نفر هر هفته با ChatGPT یا چت‌بات‌های مشابه گفتگو می‌کنند – معادل یک‌هفتم جمعیت بزرگسال جهان – دسترسی به پیشرفته‌ترین فناوری بشر دیگر یک رویا نیست، بلکه واقعیتی در دسترس حتی برای ساکنان دهکده‌های دورافتاده است. کافی است یک گوشی هوشمند ارزان‌قیمت و اتصال اینترنتی داشته باشید تا بتوانید با یک “معلم خصوصی”، “پزشک مشاور” یا “مشاور کسب‌وکار” صحبت کنید. این دسترسی، به ویژه در کشورهای در حال توسعه مانند هند، برزیل، غنا و نیجریه – که پس از آمریکا بزرگ‌ترین بازارهای هوش مصنوعی هستند – امیدهای زیادی برای دموکراتیزه کردن دانش، آموزش و خدمات پزشکی ایجاد کرده است. اما آیا این فناوری واقعاً می‌تواند فقر را کاهش دهد، یا فقط یک ابزار سرگرمی برای ساخت پرتره‌های دیجیتال به سبک استودیو جیبلی است؟ مطالعات اولیه در نایروبی و نیجریه نتایج امیدوارکننده‌ای نشان می‌دهند، اما سه مانع اساسی – اتصال اینترنت، مهارت و زبان کاربران، و عدم ادغام با نهادها – هنوز جلوی تحقق این پتانسیل را گرفته‌اند. در این مقاله از آی تی پالس، به بررسی این فرصت‌ها و چالش‌ها می‌پردازیم و نشان می‌دهیم که هوش مصنوعی، مانند موبایل‌های هوشمند در دهه ۱۹۹۰، می‌تواند از تنگناهای سنتی عبور کند، اما تنها اگر موانع ساختاری برطرف شوند.

یکی از امیدوارکننده‌ترین نمونه‌ها، آزمایش مشترک OpenAI و Penda Health در نایروبی است، جایی که یک دستیار هوش مصنوعی به پزشکان کلینیک‌های مراقبت اولیه مشاوره می‌داد. در کارآزمایی تصادفی بر روی نزدیک به ۴۰ هزار بیمار در ۱۵ کلینیک، پزشکانی که از این ابزار استفاده کردند، ۱۶ درصد خطای تشخیصی و ۱۳ درصد خطای درمانی کمتری داشتند – دستاوردی که می‌تواند جان میلیون‌ها نفر در مناطق محروم را نجات دهد. در نیجریه، طرح شش هفته‌ای فوق‌برنامه با Microsoft Copilot نشان داد که دانش‌آموزان با دو جلسه گفتگو در هفته، نمرات زبان انگلیسی‌شان به اندازه دو سال تحصیل اضافی بهبود یافت. این موارد، همراه با نظرسنجی GWI که نشان می‌دهد اعتماد به هوش مصنوعی در کشورهای با شاخص توسعه انسانی پایین‌تر بیشتر است، نوید می‌دهد که AI می‌تواند مانند موبایل‌ها – که آفریقا را از تلفن ثابت به دسترسی همگانی رساند – از زیرساخت‌های سنتی عبور کند. هزینه پردازش AI نیز به شدت کاهش یافته؛ یک پرسش متنی به ChatGPT در ۲۰۲۴ حدود ۹۰ درصد ارزان‌تر از بارگذاری نتایج جستجوی گوگل بود، و این می‌تواند اطلاعات را برای کاربران با داده محدود مقرون‌به‌صرفه کند.

با این حال، مانع اول و بزرگ، اتصال به اینترنت است. در کشورهای ثروتمند، ۹ نفر از هر ۱۰ نفر آنلاین هستند، اما در کشورهای فقیر، این آمار تنها ۱ نفر از هر ۴ نفر است. حتی در آفریقا، جایی که ۸۵ درصد جمعیت در محدوده سیگنال باند پهن موبایل زندگی می‌کنند، هزینه اینترنت (حتی اعتباری) اغلب غیرقابل تحمل است. تلاش‌ها برای ارائه AI از طریق پیامک (SMS) نیز به دلیل تعرفه‌های سنگین اپراتورها شکست خورده. تا زمانی که هزینه اینترنت کاهش نیابد و پوشش گسترش پیدا نکند، هوش مصنوعی به فقیرترین لایه‌های جامعه نمی‌رسد – درست مانند اینکه یک کتابخانه عظیم داشته باشید، اما درهای آن قفل باشد.

مانع دوم، مهارت کاربران و مسئله زبان است. بانک جهانی تخمین می‌زند که ۷۰ درصد کودکان ۱۰ ساله در کشورهای کم‌درآمد نمی‌توانند متن ساده‌ای بخوانند، و حتی برای بزرگسالان، نوشتن پرامپت یا تفسیر پاسخ AI می‌تواند دلهره‌آور باشد. در کشورهای فقیر، بیشتر استفاده از چت‌بات‌ها برای سرگرمی (مانند ساخت تصاویر دیجیتال) است، نه آموزش یا کار. زبان نیز شکاف را عمیق‌تر می‌کند؛ اکثر مدل‌های AI روی انگلیسی و زبان‌های کشورهای ثروتمند آموزش دیده‌اند، و صدها زبان آفریقایی و آسیایی پوشش کمی دارند. بدون مدل‌های بومی‌سازی‌شده و رابط‌های صوتی ساده، AI نمی‌تواند به یک معلم واقعی تبدیل شود.

بلندترین مانع، عدم ادغام با نهادها است. تاریخ نشان می‌دهد فناوری‌هایی مانند MOOC (دوره‌های آنلاین رایگان) که قرار بود آموزش را دموکراتیزه کنند، در کشورهای فقیر شکست خوردند، زیرا با مدارس یا سیستم‌های آموزشی ادغام نشدند. در هند، یک مدل AI هزاران شرکت جعلی را شناسایی کرد، اما مقامات محلی انگیزه‌ای برای اقدام نداشتند. هوش مصنوعی نیز اگر در نهادهای آموزشی، پزشکی یا دولتی جای نگیرد، فقط یک ابزار حاشیه‌ای باقی می‌ماند. موفقیت نهایی به افزایش بهره‌وری اقتصادی بستگی دارد – هیچ کشوری قبل از ثروتمند شدن به آموزش همگانی نرسیده، و این رشد از بازآرایی کسب‌وکارها حول فناوری جدید می‌آید. تحقیقات نشان می‌دهد کامپیوترها و اینترنت سریع‌تر به کشورهای فقیر رسیدند، اما استفاده عمیق نشد؛ در آمریکا تنها ۱ شرکت از ۱۰ از AI در تولید استفاده می‌کند، و این در کشورهای فقیرتر شدیدتر است.

در نهایت، هوش مصنوعی فرصتی طلایی برای کاهش فقر است، اما نه به تنهایی. مانند موبایل‌ها که آفریقا را از تلفن ثابت به عصر دیجیتال بردند، AI می‌تواند با گوشی‌های ارزان و مدل‌های آفلاین/صوتی، دانش را دموکراتیزه کند – اما تنها اگر اتصال ارزان، مهارت‌های پایه، و ادغام نهادی فراهم شود. بدون این‌ها، AI فقط یک سراب در بیابان دیجیتال باقی می‌ماند، و فقر همچنان پابرجا خواهد بود.

Telegram

عضو کانال تلگرام ما شوید!

به جدیدترین مقالات، اخبار تکنولوژی و تحلیل‌ها در تلگرام دسترسی داشته باشید.

ورود به کانال