در حالی که بحران گرمایش جهانی هر روز ابعاد جدیدی پیدا میکند و کشورها به دنبال راهحلهای بلندمدت و پایدار هستند، ایلان ماسک، مدیرعامل اسپیسایکس و xAI، ایدهای جسورانه و بحثبرانگیز مطرح کرده که میتواند یکی از بزرگترین پروژههای مهندسی اقلیمی تاریخ باشد. او در پستی در شبکه اجتماعی ایکس (X) پیشنهاد کرده که یک منظومه عظیم از ماهوارههای مجهز به هوش مصنوعی، با استفاده از انرژی خورشیدی، میتواند با تنظیم دقیق تابش نور خورشید به زمین، از گرمایش بیش از حد جلوگیری کند. این ایده، که بخشی از مفهوم گستردهتر مدیریت تابش خورشیدی (Solar Radiation Management – SRM) است، نه تنها به دلیل مقیاس عظیمش، بلکه به خاطر پتانسیل تغییر کامل پارادایمهای زیستمحیطی، توجه کارشناسان و سیاستمداران را به خود جلب کرده است. ماسک، که با منظومه استارلینک بیش از ۶۰۰۰ ماهواره در مدار زمین دارد، این پیشنهاد را به عنوان راهکاری “ایمن و کمهزینه” توصیف میکند، اما منتقدان هشدار میدهند که چنین پروژهای میتواند عواقب غیرقابل پیشبینی و حتی خطرناکی برای اکوسیستم جهانی به همراه داشته باشد.
ماسک در پست خود توضیح میدهد که این ماهوارهها، که انرژیشان از پنلهای خورشیدی تأمین میشود، میتوانند با “تغییرات بسیار جزئی” در میزان انرژی ورودی به جو زمین، گرمایش را کنترل کنند. او به دورههای تاریخی زمین اشاره میکند که سیاره به “گلوله یخی” تبدیل شده بود، و استدلال میکند که تنظیمات کوچک (مانند ۱-۲ درصد کاهش تابش) میتواند تعادل اقلیمی را بدون نیاز به تغییرات رادیکال مانند کاهش انتشار CO2، برقرار کند. این ایده بر پایه فناوریهای SRM بنا شده، که شامل روشهایی مانند تزریق آئروسل به استراتوسفر یا استفاده از آینههای فضایی برای بازتاب نور خورشید است. ماسک، که اسپیسایکس را به سمت مأموریتهای مریخ هدایت میکند، این پروژه را به عنوان “گامی ضروری برای بقای بشریت” توصیف میکند و حتی پیشنهاد میکند که هوش مصنوعی xAI میتواند الگوریتمهای تنظیم تابش را مدیریت کند. با این حال، او هنوز جزئیات فنی دقیقی مانند تعداد ماهوارهها (ممکن است به دهها هزار برسد)، هزینه (میلیاردها دلار)، یا مکانیسمهای سیاسی برای کنترل جهانی ارائه نداده است. این ابهام، بخشی از جذابیت ایده را تشکیل میدهد، اما همزمان سؤالاتی درباره feasibility و عدالت جهانی مطرح میکند – مثلاً، چه کسی تصمیم میگیرد کدام مناطق از سایه ماهوارهها بهره ببرند؟
پاسخ ماسک به انتقادات، مانند احتمال درگیریهای ژئوپلیتیکی یا تأثیر بر تغییرات فصلی، کوتاه و قاطع است: “تنها تغییرات بسیار کوچک لازم است.” او به مدلهای اقلیمی اشاره میکند که نشان میدهند کاهش ۱ درصدی تابش خورشید میتواند دمای جهانی را ۱-۲ درجه سلسیوس پایین بیاورد، بدون اختلال عمده در اکوسیستم. با این حال، کارشناسان مانند دیوید کیث از دانشگاه شیکاگو، که پیشگام SRM است، هشدار میدهند که این فناوری “شمشیر دولبه” است؛ از یک سو میتواند گرمایش را فوری کاهش دهد، اما از سوی دیگر ممکن است بارندگیها را تغییر دهد، اکوسیستمها را مختل کند، یا حتی “سندرم ژئوانگزی” (وابستگی به فناوری بدون حل ریشهای مشکل) ایجاد کند. سازمانهایی مانند IPCC (پنل بیندولتی تغییرات اقلیمی) SRM را به عنوان “گزینهای پرریسک” طبقهبندی کردهاند و تأکید دارند که باید با کاهش انتشار گازهای گلخانهای ترکیب شود، نه جایگزین آن. ماسک، که با انتقادات مشابه در پروژههای قبلی مانند تونلهای بورینگ یا هایپرلوپ روبرو بوده، این ایده را بخشی از “رویکرد چندجانبه” برای نجات زمین میداند، اما عدم شفافیت در جزئیات، بحثها را به سمت نگرانیهای اخلاقی و اقتصادی سوق داده است.
در نهایت، ایده ماسک، هرچند عجیب و بلندپروازانه به نظر میرسد، بازتابی از تمایل او به حل مشکلات جهانی با فناوریهای فضایی است – از استارلینک برای اینترنت جهانی تا اسپیسایکس برای مهاجرت به مریخ. اگر اسپیسایکس این پروژه را عملی کند، میتواند هزاران شغل ایجاد کند و اقتصاد فضایی را دگرگون سازد، اما بدون توافق بینالمللی، خطر سوءاستفاده یا نابرابری (مانند کنترل تابش توسط یک شرکت خصوصی) وجود دارد. کارشناسان پیشنهاد میکنند که چنین ایدهای باید تحت نظارت سازمانهایی مانند سازمان ملل یا IPCC پیگیری شود تا منافع جهانی را تأمین کند. با توجه به اینکه اسپیسایکس در حال حاضر بزرگترین اپراتور ماهوارهای جهان است، این پروژه میتواند از استارلینک الهام بگیرد، اما سؤال اصلی این است: آیا جهان آماده است تا کنترل آب و هوا را به مدارهای فضایی بسپارد، یا این ایده فقط یک مفهوم مفهومی دیگر از ماسک باقی میماند؟










ارسال پاسخ